از خواب که بیدار شدم
شب انگار مرده بود
که تاریکی هنوز
نشسته بود
روی خیابان
و از دور
صدای دخترکی میآمد
که دستها گشاده در باد
میرفت تا کوه
و آواز میخواند
"... همهی زخمهای من از عشق است..."
و باد موهایش را میبرد با خود...
تا ابد...
سلام عزیزم. ممنون از توصیه های خوب مادرانه ات
خواهش میکنم عزیزم
سلام عزیزم. ممنون از توصیه های خوب مادرانه ات
خواهش میکنم عزیزم