شوومان کجاست؟
ادبیات ِداستانی از دیرباز مملو بوده از قصههایی که تقابل ِجن و پری را به تصویر کشیده است. افسانهها، اسطورهها، دیوها، غولها و پریان دستمایهی بسیاری از آثار ِسینمایی و ادبی ِجهاناند و خارج از مرزهای ایران قبل از اینکه متهم به ترغیب ِمخاطب به باورخرافات شود با استفاده ازعناصر ِداستانی قصههای کهن و درهم آمیختنشان با جهان ِحقیقی بیشتر جنبهی فان و سرگرمی دارد. در شوومان حوریا، نماد ِپری (قطب ِمثبت) از عصر ِجدید پا به روستایی میگذارد که هویتی افسانهای دارد و با مردمانی مواجه میشوند که به دلیل ِذات ِخلقت ِمتفاوت ِشان قطب ِمنفی ِداستان را شکل میدهند.
اگرچه شوومان روستاییست که در آموزش و پرورش شناسنامه دارد و برای سیستم ِآموزشیاش معلم در نظر گرفته میشود، مکانیست تخیلی دراستانی که نویسنده، جغرافیایش را از ما پنهان میکند، زیرا حدس ِجغرافیای آن به عهده خواننده است. شوومان شبیه به رویاییست که در مه ِخیال و وهم گم شده. مکانی از ابر و برف... دختری از دنیای واقعیت که قرار است به یک مکان ِجادویی پا بگذارد و همسفر ِوحشت شود. همانگونه که شوومان مکان ندارد، زمان نیزدرآن متوقف شده است و حوریا وارد ِفضایی معلق در بیخبری شده است. این نشانهها به خوانندهی آشنا به فرهنگ ِخاورمیانه کلید ِمهمی در کشف ِپیرنگ ِاصلی ِداستان میدهد. شوومان روستای جنیان است.
پرسشی که از گذشته ذهن ِبشر را درگیر کرده است در چگونگی موجودیت جن است
و این که علوم پیشرفته امروزی میتواند در توضیح ِآن پاسخی منطقی داشته باشد یا
خیر؟ جن در لغت به معنای مستور و پوشیده است،همان طور که به بچهی دررحم و پنهان
از چشم ما «جنین» میگویند و نام جنت اشاره به باغی دارداست که برگهای انبوه ِدرختان
آن، مانع از به چشم آمدن زمینش می گردد.
وشاید علت شک و تردید در وجود جن نیز همان مستور و پنهان بودنش از
انظار و حس بشری است،که در ذات خلقتش نهفته است
در بعضی آیات ِقرآن خلقت جن چنین بیان شده است.
جان، پدر جن را پیشتر،از آتش زهرآگین آفریدیم.(سوره حجر،آیه27)
خدا انسان را ازگل خشک شدهای چون سفال آفرید و جنیان را از شعله ای
بی دود.(سوره الرحمان،آیه12)
از این آیات در می یابیم که جن،آتش است و انسان از جنس خاک،و این چنین دریافت می شود که جنیان قبل از انسان خلق شده اند،و از آنجایی که هر دو از ماده آفریده شدهاند پس مادی هستند،ولی دو تفاوت اساسی جنیان را از سایر موجودات متمایز میسازد: 1. می توانند خود را به هر شکل و قیافه ای درآورند2. از چشم موجودات دیگر پنهانند.
حوریا توسط ِخالهاش بزرگ شده است خالهای که در همان فصلهای اول متوجه ِغیرعادی بودنش میشویم. حوریا و خاله دو دیالوگ ِمتفاوت برای گفتگو دارند. حوریا به زبان ِآدمهای عادی سخن میگوید و خاله به زبان ِرایج ِمکالمهی مرمان ِشوومان کتابی حرف میزند، حوریا به تدریج با روایت ِهمزمان ِداستان خواننده را با گذشتهاش آشنا میکند، گذشتهای که تفاوتهای ِبسیارش با زندگی ِآدمیان ِعادی به او این نگرش را داده که متفاوت است و اتفاقات ِعجیبی نیز برایش میافتد. ادامهی این سلسله اتفاقات برای حوریا روشن میکند که پریزادیست که برای به دنیا آوردن ِشیخ ِشوومان انتخاب شده است و تا قبل از بیست و پنج سالگی این امر باید اتفاق بیفتد. شیخ ِبادزار که همان عامر عاشق ِحوریاست در این جامعهی کوچک حاکم ِدیکتاتوریست که با بوالهوسی واشتباه، سرنوشت ِقومش را به ویرانی ونیستی سوق داده است و حال برای جبران ِمکافات باید قربانیهای زیاد ِ دیگری بدهد.
رمان با توجه به این که خواننده خصوصیات ِجنیان را میداند به او این پیشآگاهی را میدهد که با خواندن ِاندکی ازداستان متوجه شود که پا به کدام وادی خواهد گذاشت. اوج ِداستان در انتهای داستان است که فرار ِحوریا و تولد ِشیخ ِجدید شومان رویداد ِمهم ِآن است. نویسنده همچنین خوب از پس ِکشمکشهای داستانی برآمده است. کشمکشهای داستانی ِشوومان به چند دسته تقسیم میگردند: حوریا ابتدا به کشمکش ِفرد با خود میرسد وقتی مدام برای کنترل ِخود در مقابل ِوسوسهی عشق ِدکترعامرجنجال و تلاطم ِروحی دارد. اولین کشمکشهای فرد علیه ِفرد ِمقابل، مبارزهی حوریا با صفیا همسرعفریتهی ِعامرست. سپس مبارزه با عامر شروع میشود که نماد ِستمگری درشوومان است، پس ازآن برخاستن ِاو در مقابل ِهمهی جامعه و نزدیک کردن ِسیر ِداستان به اوج میباشد. جامعهای که برای سیراب کردن ِخویش او را میبوید. شخصیتپردازی در رمان ملموس و موفق است. جنیان با صفات ِخاص ِخود وصف میشوند بوییدن نماد مشخصهی آنهاست. ویژگیهای ظاهری ِمشترک و همچنین متمایزی دارند. نمادهای استفاده شده برای خلق ِفضای سوررئال مانند ِتابلوها، تسبیحها، گردنبندها، وردها یا نماد ِگل ِشبدر، استفاده از سه رنگ ِآتش برای فضاسازی در داستان مناسب و خلاقانه بوده است. همچنین جودت توانسته با چند سطر ِآغاز ِفصل ِبیست و سوم یکی از صحنههای بدیع ِداستانپردازی در فضای وهم و خواب را بیافریند که عبارت است از راه رفتن ِکلمات نوشته شده بر روی تن ِحوریا و درهم آمیختن ِآنها با هم درفضا و تبدیلِشان به ریسمان.
سیر ِخطی ِداستان با دور ِتند بدون ِاطناب و صحنهسازیهایی ملموس و گاه بدیع در ایجاد رعب و وحشت درخواننده موفق پیش میرود و قدرت ِقصه و زبان ِسلیس و بدون ِسکتهی داستان که در عین ِسادگی از جذابیت ِکافی برخوردارست، موفق میشود خواننده را تا پایان ِداستان نگه دارد. داستان در25 فصل بیان شده که به پایانی باز میرسد و با توجه به آغاز فصل ِ26 و جملهی انتهایی ِکتاب که به زعم ِنگارنده نیازی به نوشتنش احساس نمیشد، خواننده میتواند منتظر ِاثر ِدیگری از نازنین ِجودت باشد که در ادامه ی شوومان نوشته میشود.
این کتاب در سال 93 توسط ِنشر برکهی خورشید به چاپ رسیده است.